حرکت روبه جلوی قطار سینمای ایران/تمرکز و سرمایهگذاری برروی استعدادهای جوان
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۹۱۲۶۵
خبرگزاری فارس- گروه سینما: انتشار اسامی فیلمهای در دست ساخت از سوی روابط عمومی سازمان سینمایی، نشان داد که سازمان سینمایی ما بر خلاف هجمههای یکسال گذشته برای آینده سینمای ایران برنامه مدونی دارد. از صحبتهای قادر آشنا معاون فناوری و مطالعات سازمان سینمایی هم چنین برداشت میشود که مدیران سینما اهمیت ویژهای برای آثار کمدی و آثار انیمیشن قائل شده و قرار است تمرکز ویژهای بر روی این آثار داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توجه به نیازهای مخاطب و تلاش برای تهیه آثاری که مخاطب به آنها روی خوش نشان میدهد از جمله مواردی است که در برنامه تازه مدیریت سینمایی دیده شده و میکوشد شکل تازهای از آن را ارائه کند.
با نگاهی به سیاهه اسامی فیلمهای منتشر شده متوجه میشویم این آثار در ژانرهای مختلفی جلوی دوربین رفتهاند وبرخلاف هجمه ها و انتظارات برخی، این آثار طیف گوناگون و گستردهای را شامل میشوند که برای سینمای ما و مدیریت آن میتواند یک اتفاق و دستاورد بزرگ باشد.
*کارگردانها مشغول کارند
در میدان سینمای کشور امسال بسیاری از وعدهها در حد حرف باقی نمانده و فیلمهایی با موضوع کودک ونوجوان ودفاع مقدس، که در چند سال گذشته خیلی به آن رغبتی نشان داده نمی شد دوباره مورد توجه قرار گرفته و چند اثر با این موضوعات جلوی دوربین رفتهاند که با توجه به خبرهای رسیده به نظر میرسد در حوزه خود آثار قابل توجهی باشند.
علاوه براین برخلاف جو رسانهای به راه افتاده حضور چهرهها و کارگردانهای سینمایی کاملا چشمگیر است و میتوان امیدوار بود که حرکت رو به جلوی این قطار همچنان ادامه داشته باشد و این در حالی است که امسال حضور کارگردانهای اولی با استعداد و خلاق بسیار آسانتر شده است. اگرچه سال گذشته چند فیلمساز فیلم اولی کاملا نبض جشنواره فیلم فجر را به دست گرفتند و توانستند همه نگاهها را به خود جلب کنند. به نظر میرسد سیاست تمرکز و سرمایهگذاری برروی استعدادهای جوان و گمنام در دولت فعلی به یک روند تبدیل شده باشد و با خبرهایی که ازفیلمها و موضوعات آنها میشنویم به نظر میرسد جشنواره فیلم امسال آثار متفاوت و جریانسازی از فیلمسازان تازه نفس و خوش فکر خواهد داشت که میتواند به پویایی این جشنواره کمک کند.
آشکارا یک سینمای بالنده و پویا علاوه بر توجه به پیشکسوتها و هنرمندان قدیمی راه را برای نورسیدگان و آنها که قرار است پرچمدار آینده این سینما باشند، نیز باز خواهد کرد. نقشه راه سازمان سینمایی در دوره جدید استفاده حداکثری از نیروهای موجود و کشف استعدادهای تازه در این حوزه و تلاش دامنهداربرای ضابطهمند کردن آن است وحقیقت این است دیدن آثار فیلمسازان جوان و مستعد چنان اشتیاقی را برانگیخته که آینده این سینما و این نسل نو آمده را در نزد بسیاری امیدوار کرده است.
*نهضت سالنسازی در استانها
اگرچه سینما بدون فیلم خوب بیمعنی است اما معنی این حرف نادیده گرفتن خود سالنهای سینما نیست. به هرحال مخاطب پیگیر، دوست دارد فیلم خوب را در سالن سینما ببیند و از آن مهمتر اینکه علاقمند است که خود سالن سینما در دسترس و در نزدیکیاش باشد. آنچه از صحبتهای مهدی فرجی مدیر کل توسعه فناوری، سینمایی، سمعی و بصری سازمان سینمایی فهم میشود این است که ساخت سالن سینما در اقصی نقاط کشور به عنوان یک نیاز فرهنگی دیده شده و قرار است از این پس ساخت سالن سینما با سرعت بیشتری دنبال شود.
این سیاست باعث میشود که نگاه مرکز محور از آن برداشته شود، وبه سینما به عنوان یک محصول ملی که در همه جای ایران در دسترس است، نگریسته شود. ساخت نزدیک به ۱۳۰ سالن در نقاط مختلف کشور یک دستاورد مهم برای سازمان سینمایی و حرکتی رو به جلو برای مجموعه تحت مدیریت محمد خزاعی محسوب میشود.که به نظر میرسد با توجه به اراده و جدیت او به تدوام این سیاست، بازهم سهم مراکز استانها از فیلم وسینما بیش از امروز خواهد بود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سازمان سینمایی سینمای ایران محمد خزاعی سازمان سینمایی نظر می رسد سالن سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۹۱۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام